چشم براه گره‌گشايي مسئولان شهرداري و راهنمايي و رانندگي يزد

محمد خسروي

انعکاس مطبوعات دریزدفردا

هفته نامه آیینه یزد

از جمله مشكلات شهرهاي بزرگ مساله حمل و نقل و ترافيك است. بخشي از بهترين اوقات زندگي آحاد مردم شهر نشين و عمر عزيزشان در غوغاي آهن پاره هايي تلف مي‌شود و اضطراب و ناهنجاري و تشويش خاطر و عصبانيت و عدم رعايت مقررات و تصادفات منجر به جرح و احياناً مرگ، نتيجه اين هنگامه هاست. حل اين معضل اجتماعي در كشورهاي دنيا جزء اساسي ترين مشكلات به شمار آمده و بخشي از فرصتها و امكانات و تجهيزات را به خود اختصاص داده و موفقيتهايي نيز همراه داشته است .

در كشور ما متاسفانه اين توفيق بدين سهولت ميسّر نيست و رانندگان ناهنجار و راههاي ناهموار و مركبهاي مرگبار سالانه جان شيرين بسياري از هموطنان را مي‌ستانند و قبرستانها در هر شهر و دهي قربانيان اين حوادث تلخ را در آغوش گرفته است.

تن دادن به قانون و مقررات، اولين و اصلي ترين عنصر نجات از ضرب و جرح و قتل در حوادث رانندگي است. تنبيه متخلف مطلبي به جا و درست و جلوگيري از تجاوز به حقوق ديگران است.

بستن راه‌هاي قانون شكني و قانون ستيزي شايسته دست اندركاران راهنمايي و رانندگي و پليس است.وصدالبته معابر و گذرگاهها و بلوارها و ميادين و جاده‌هاي درون شهري بايد به درستي طراحي و مهندسي و مرمت و نگهداري شود تا در رفع معضلات و به حداقل رساندن تصادفات موثر باشد.

با كمال تاسف در بعضي از مناطق شهر و از جمله در صفاييه بلوار دانشگاه. حدفاصل ميدان اطلسي و چهار راه پژوهش، هفته‌اي نيست كه حادثه ناگوار و وحشتناكي رخ ندهد حوادثي كه بيشتر، نتيجه سرعت خودروهاي جوانان مغرور ،پر ادعا و بي مبالات است كه مهارپاي بندي به قانون و رعايت حقوق شهروندان و مراعات حال پير مردان و پير زنان و عابران پياده را گسيخته‌اند و ارزشهاي متعالي انساني را در خيال باطل خويش با پول خريد و فروش مي‌كنند .

در چهار راه پژوهش به كرات شاهد تصادفات مرگبار بوده‌ايم واژگوني خودروها در اين مسير و تصادفهاي خساراتي، تمامي ندارد و طي اين سالها به جاي كنترل رانندگان متخلف آنچه دستكاري شده «بلوار» است.گويي مقصر اصلي خود مسير است. تاكنون چندين دفعه تغييراتي درجاي جاي اين بلوار ايجاد شده و مسولين به اين نتيجه رسيده‌اند كه بريدگي براي دور زدن فقط و فقط بايد منحصر به اين يكي باشد و بس.

ارتباط دو طرف بلوار به كلي قطع است اگر فردي به ويژه پيرمرد و يا پير زني قصد عبور از بلوار داشته باشد مرگ را جلو چشم مي‌بيند و اساساً جايي براي عبور عابرين در طول بلوار مشخص نشده است.

چهارمدرسه شلوغ و پر جمعيت درمجاورت اين بريدگي وجود دارد و به هنگام تعطيلي مدارس غوغايي است از آدمها و ماشينها و هيچگاه اين تنها بريدگي و محل دورزدن را درساعات مختلف روز و اوايل شب خلوت نمي‌بينيد و تمام خودروهاي سمت راست و چپ بلوار كه قصد دور زدن دارند بايد از اين معبر تنگ عبور كنند و عامل اصلي برخوردها اين بريدگي است. سئوال اين است كه اولاً چرا درمقابل تمام خيابانهاي بلوار بريدگي وجود ندارد تا هر راننده از مقابل همان خيابان بتواند تغيير مسير دهد.

ثانيا در تمام دنيا معابر و گذرگاه‌هاي محل دور زدن با تغيير شكل خيابان، عريض تر شدن معبر گردش و تغيير رنگ جدول خيابان و داشتن چراغ راهنما با رنگ خاص ميسر است اما در اين بلوار فقط چند سرعت گير وجود دارد كه براي رانندگاني كه اوصافشان گفته شد عامل كنترل كه نيست هيچ، عامل ترمزهاي گوش خراش و ايجاد صداهاي چندش آور و دلهره زاست.

- اي كاش مديران مسوول اين قضايا در مهندسي اين بلوار تجديد نظر مي‌كردند.

- اي كاش رانندگان آلام و گرفتاريهاي مصدومان و مجروحان و بستگان فوت شدگان و غم جانكاه از دست دادن عزيزان را با گوشت و پوست و استخوان مي‌فهميدند.

- اي كاش محلي براي عبور عابران و پيادگان اعم از كوچك و بزرگ و دانش آموز و غيرآن در نظر مي‌گرفتند.

- اي كاش براي هر خيابان عمود بر بلوار گذرگاهي براي دور زدن تعبيه مي‌شد.

- اي كاش براي سلامت جسم و روح شهروندانمان و آرامش و آسايش سالمندانمان ارزش و اعتبار قائل بوديم.

- اي كاش همه ما غم ديگران را از آن خود و شاد كردن ديگران را وظيفه خود مي‌دانستيم و البته اين تمناها دست يافتني است به شرط آنكه به فرهنگ، به معرفت، به تربيت و به ارزشها بينديشيم و پاسدار نيكي‌ها باشيم . كه به قول حافظ: